معنویت و سلوک، از منظر محی الدین ابن عربی و ویکتور فرانکل
انسان در عرفان ابن عربی، در آخرین حضرت و مرتبهی تجلّی و به لحاظ جایگاه وجودی، أعظم و أکمل حقیقت وجود در عالم خلقت است. فرانکل نیز انسان را در پی متعالی ساختن حقیقت وجودی خویشتن می داند. تحقیق حاضر با هدف بررسی تطبیقی معنویت و سلوک، از منظر ابن عربی و معناگرایی از منظر فرانکل درصدد بوده است با روش توصیفی- تحلیلی وجوه مشترک از معنویت و سلوک را در این دو نظر ارائه دهد. یافته های پژوهش حاکی است: از نظر این دو، انسان با سلوک معرفتی خود قادر است به جامعیت فطری خویش آگاه و ساحت فردی مستعد خود را در حرکت استکمالی تا وصول به حقیقت ارتقاء بخشد. این خود ترسیم رجعتِ دایرهوار از مبدأ تا مقصدِ حقیقت وجودی انسان است. منظور از سیر و سلوک ابن عربی در این نوشتار «معنویت» بوده که میتوان آن را با «معناگرایی» فرانکل، همسو دانست. زیرا هر دو مکتب، وصول به این مقصود را جز به کشف و شهود درونی میسّر نمیدانند. لذا مسئولیت در کنار جامعیت فطری انسان نزد هر دو دارای اهمیت است. ابن عربی انسان کامل را در تحقق تمام و کمال اسماء الهی در نفس او بهواسطهی سلوک مجاهدانه میداند و فرانکل نیز خوداستعلایی را در گرو مسئولیتپذیری فرد تعریف میکند.
واژگان کلیدی: «انسان»، «ابن عربی»، «معنویت»، «فرانکل»، «سلوک».